مدیتیشن پاکسازی ذهن

70 دیدگاه برای مدیتیشن پاکسازی ذهن

1. 

   سحر عربی (مالک تایید شده) – 1400/06/02

   سلام و درود
   ممنون از شما استاد بزرگوارم خانم کریمی عزیز. شاید کمی برای کسانی که تازه وارد هستند عجیب باشه که با انجام این تکنیک های به ساده بتوان دست آورد بزرگی بدست آورد، اما باید بگم که واقعا شبیه معجزه میمونه و اگر طبق روال گفته شده و به سادگی و با آرامش انجام شود نتایجی بسیار عالی بدست می آورید که شما رو حیرت زده میکنه،
   استاد عزیزم همیشه مثل نور بدرخشید . ممنون بابت محبت همیشگی تون و این فایل عالی که در اختیار ما گذاشتین

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/02

     ممنون که هستید، بابت به اشتراک گذاشتن دیدگاه تون سپاسگزاریم

2. 

   جهرمی – 1400/06/02

   سلام
   سپاس فراوان از خانم کریمی عزیز و کلیه دست اندرکاران آراستگی ذهنی
   من بیش از یک سال هست که عضو گروه شکرگزاری هستم و از مطالب ارزنده اون استفاده می کنم بخصوص سخنان و فیلم های خانم کریمی.
   یکی از مواردی که استفاده کردم و بسبار عالی بود فیلم مربوط به پاکسازی ذهن از کرونا بود که من از بیستم مرداد شروع کردم نتایج خیلی خوبی داشته(ان شالله به مدت بیست و یک روز ادامه خواهم داد) بهترینش کم شدن اضطراب و بی توجهی به اخبار کرونا هست.
   در مورد مدیتیشن هم خدمتتون عرض کنم که من از دیشب شروع کردم خییلی ارامش خوبی داشت و مطمئنم همون طوری که خانم کریمی استاد عزیز می فرمایند در بلند مدت(۴۰شب) اثرات و برکات عالی خواهد داشت.
   ببخشیدکه طولانی شد
   بازم ممنون و سپاس گزار تمامی زحمات شما استاد عزیز هستم
   آرزوی سلامتی و شادی برای همگی شما دارم.

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/02

     احسنت به شما و پشتکار عالی شما، بهترین ها رو براتون آرزومندیم

3. 

   فرشته – 1400/06/03

   سلام,,,ممنون بخاطر ارامشی که رایگان بهمون میدین,,,,امیدوارم بهترینها برای شما باشه

4. 

   سمیه ایزدی – 1400/06/03

   سلام وقت بخیر.خداقوت.خانم کریمی عزیزاین مدیتیشن ها چطور وب چه نحوی ناخوداگاه ما راپاک میکنند؟

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/03

     امشب در لایو پاسخگو خواهیم بود

5. 

   benafshevejdanian@gmail.com – 1400/06/04

   درود شبتون بخیر ضمن تشکر از خانم کریمی عزیز
   من دو شبه دارم فایل صوتی مدیتیشن و گوش میدم
   اول اینکه تا بدنم و ریلکس میکنم و چنتا نفس عمیق می‌کشم تا بخوام تصویر سازی کنم خوابم می‌بره خیلی عمیق یا تا صبح بیدار نمیشم یا اینکه بیدار میشم میبینم هنوز فایل برا خودش داره میخونه
   ولی طول روز خیلی غمگین و ناراحت و عصبی هستم و فقط کافیه یکی بگه بالای چشمت ابرو هست میزنم زیر گریه طوری که اصلا نمیتونم خودم و کنترل کنم و به هق هق می افتم
   الان هم که دارم می‌نویسم با اشک هس.
   با تشکر

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/05

     تشکر بابت بازخورد عالی شما

     توجه داشته باشید که تجربه این حالات و احساسات در طول روز نشان دهنده مسیر درست پاکسازی است و ذهن شما در حال بیرون ریزی و پاکسازی خاطرات تلخ گذشته است، پس حتما به صورت مستمر ادامه دهید.

6. 

   شهناز توکلیان – 1400/06/05

   سلام .خانم توکلیان هستم خوشحالم که به این دوره اراستگی ڋهن به گروه ملحق شدم .به خواسته هام رسیدم .تشکر از استاد عزیزم سرکار خانم کریمی

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/05

     ممنون از لطف شما و تبریک بابت تلاش و پشتکار عالی شما

7. 

   malihe_zarei (مالک تایید شده) – 1400/06/05

   سلام خانم کریمی عزیز دیشب برخلاف 3 شب قبل همون اول فایل خوابم برد ولی توی خواب و بیداری بودم ذهنم انگار هوشیار بود، اما یک اتفاق خیلی جالب این پاکسازی برای من داشته من شک داشتم به خاطر این تمرین هست اما با گذشت 4 شب دیگه مطمئن شدم اونم اینکه من چندماهی هست شب ها که میخوابم صبح که بیدار میشم تمام دهن و دندون هام پر از خون هست حتی توی گلوم هم رفته به خاطر شرایط کرونا نرفتم دندون پزشکی از طرفی هم میگفتم شاید توی خواب دندون هام رو به هم فشار میدم که دهنم پر از خون میشه اما از شب اول که پاکسازی رو انجام دادم صبح که بیدار شدم دیدم اصلا لثه هام خونریزی نداشته گفتم شاید اتفاقی بوده اما این 4 روز که پاکسازی شروع شده من دیگه هیچ صبحی با دهن ولثه خونی بیدار نشدم انگار کامل مشکلم حل شده. باورم نمیشه این پاک سازی حتی مشکلات جسمی رو هم خوب میکنه

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/05

     درود بر شما و پشتکار عالی تون، ان شااله به همه خواسته هاتون برسید

8. 

   جهرمی – 1400/06/12

   سلام
   وقتتون بخیر
   ممنون از خانم کریمی عزیز
   من این مدیتیشن رو از اول شهریور شروع کردم و انجام میدم و خیلی خوبه.
   یک سوال داشتم خواستم بدونم که برون ریزی تا کی ادامه داره یمی دو روزه اول هست یا همین جور تا پایان ادامه داره؟
   چون من هر روز یه علامت درد جسمی دارم الان دو روزه درد قفسه سینه و کتف دارم.
   ممنون میشم پاسخ من رو بدید.
   سپاس

   • 

     آراستگی ذهن – 1400/06/12

     سلام
     ممنون بابت همراهی شما
     این علایم نشان دهنده این هست که پاکسازی شما داره درست اتفاق می افته
     و مدت زمان هم معمولا ثابت نیست ولی پاکسازی رو همین جور ادامه دهید

9. 

   سمیه+برزگر (مالک تایید شده) – 1400/06/14

   سلام خدمت استاد گرامی،خانم کریمی عزیز
   یه تشکر ویژه دارم بابت مدیتیشن پاکسازی ذهن
   بسیاااار عالی♥️♥️

10. 

    Mobin – 1400/06/15

    سلام، ممنون بابت اینکه وقت گرانبهاتون جهت آرامش انسانها در اختیار شأن قرارمی‌دهید ، زنده باشید

11. 

    علی (مالک تایید شده) – 1400/06/19

    با عرض سلام خدمت استاد گرامی
    دوره های مدیتیشن پاکسازی بسیار پربار و سودمند می‌باشد
    با سپاس فراوان

    • 

      آراستگی ذهن – 1400/06/21

      ممنون از بازخورد شما، بهترین ها رو براتون آرزومندیم

12. 

    فریبا – 1400/06/19

    سلام خانم کریمی عزیز
    در این مدت که مدیتیشن پاکسازی ذهن را انجام دادم خیلی در روز آرامش دارم و بینهایت برایم مفید بوده است.
    با تشکر از شما

    • 

      آراستگی ذهن – 1400/06/21

      ممنون از بازخورد شما، بهترین ها رو براتون آرزومندیم

13. 

    شهروز – 1400/06/25

    بینظیر عالی من حتی نمیتونم به زندگی قبلی خودم فکر کنم خداشکرت شکرت وفقط شکر

14. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/13

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر من روز دوم پاکسازی صبحگاهی رو انجام دادم خیلی عااالی بود خیلی زیااد😍😍
    من دیشب با یه خورده دلخوری از همسرم خوابیده بودم و صبح هم با همین حس بیدار شدم ولی بعد از پاکسازی کلا حالم عوض شده آنجا که همه تنش ها و ناراحتی هارو از کف دستمون خارج کردیم من تمام ناراحتی دیشب رو خارج کردم بعدش کاملا حس میکردم مثل یک بادکنک صورتی رها و آزاد دارم اینور و اونور میرم وااای خیلی حس قشنگی بود خیلی سبک و رها بودم، توی آسانسور هم که متصدی گل مریم خودم بود خیلی حس قشنگ و آرامشی بهم میداد توی مسیر داشتم باهاش حرف میزدم که امروز قراره بهترین اتفاقات برام بیفته و توی آن دشت گل های وحشی دیگه کلا مثل یک بچه شده بودم که داره توی آن دشت دور خودش میچرخه و آزاد و رها شعر میخونه حتی از گلهای وحشی برای خودم حلقه گل درست کردم و روی سرم گذاشتم و میچرخیدم، کلا خیلی حس و حال خوبی بود خوب نه عااالی. الانم پر از حس خوب و آرامشم هنوز عطر آن دشت پر گل رو حس میکنم😍😍🥰🥰واقعااا ممنونم از شما برای این حس های خوبی که باعث میشید ما تجربه کنیم 🥰🥰

15. 

    منصوره جعفری (مالک تایید شده) – 1400/07/13

    و یه چیزی که تو این مدت خیلی خیلی رو من تاثیر گذاشت مدیتیشن با ارزش شما بود که واقعا میگم باعث شد دیگه هیچ وقت به گذشته فکر نکنم
    چون قبلا آگاهی نداشتم و مدام گذشته رو به خودم یاداوری میکردم و حسرت میخوردم که چرا من همچین سرنوشت و گذشته ی تلخی داشتم و همین نگرانی انرژی رو از من میگرفت و باعث میشد تا دیدم نسبت به زندگی و خدا و خودم و اطرافیانم بد بشه و همیشه به حال خودم افسوس میخوردم ولی خدا رو شکر از وقتی فایل مدیتیشون رو شروع کردم و هر شب گوش دادم یه فرد دیگه ای شدم و دیگه گذشته رو از ذهنم پاک کردم و خدا رو شکر میتونم بگم ۱۰۰ درصد حالم بهتر شده چون دیگه کاری به گذشته ندارم و فقط در زمان حال زندگی میکنم این تجربه من بود از مدیتیشن عالی عالی شما ممنونم از زحمات شما استاد عزیزم خدا خیرتون بده 🙏🏻🙏🏻🥰🥰🥰🌹🌹

16. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلامحی زاده – 1400/07/13

    سلام به معجزه های زندگی…..پاکسازی شبانه بینظیره…آروم وصبورم میکنه…پاکسازی معجزه میکنه…..شادی..خبرای خوش…فکرای مثبت…سلامتی…وهرچیزی که روز را قشنگ میکنه….باخود می اورد…سپاس از استادای گلمون…

17. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلامحی زاده – 1400/07/13

    سلام دوستای گلم..پاکسازی صبحگاهی…معجزه قشنگ روزای زندگیم شده…هرروزمنتظر یه خبرخوش..یه اتفاق قشنگ…خدایا شکرت بابت وجود پرازمهر ودلسوز استادعزیزخانم کریمی

18. 

    امتیاز 5 از 5

    منصوره جعفری (مالک تایید شده) – 1400/07/14

    سلام استاد عزیزم انشاالله که روز خوبی داشته باشید خواستم از بازخورد مدیتیشن صبحگاهی بگم
    تو این سه چهار روز من ایمیل نداشتم دیروز ایمیل ساختم و خدا رو شکر امروز برای اولین بار مدیتیشن صبحگاهی رو گوش دادم با انرژی از جام بلند شدم با انرژی روزم رو شروع کردم خیلی خوب بود و نمیدونم چرا استاد انگار این اول صبحی یه نفر منو هدایت کرد به سمت دفتر شکرگزاریم و شروع کردم به نوشتن شکرگزاری خیلی برام جالب بود شاید از انرژی زیاد بود🤭 در صورتی که من شکرگزاریم رو ظهر یا بعد از ظهر مینوشتم ولی امروز اولین کاری که بعد از بیداری انجام دادم نوشتن شکرگزاری با حس و حال خوب بود اون مدیتیشن شب ها قبل ازخواب که برام خیلی خوب شد انشالله که این یکی هم برام خوب بشه و نتیجه خوبی بگیرم مثل اون قبلی سپاسگزارم از شما استاد عزیزم 🙏🏻🙏🏻🌸🌸🌸

19. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/14

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر امروز هم حس وحال من با مدیتیشن صبحگاهی عاالی بود امروز استرس کارم رو داشتم که قراره هزینه ای که کردم چی بشه وقتی تنش هارو از کف دستم خالی کردم تمام این استرسی که داشتم رفت خیلی جالب بود بازم خودمو همون بادکنک صورتی دیدم فقط برعکس آنروز که پر از حرکت و هیجان بودم امروز پر از آرامش بودم بادخنکی رو حس میکردم که بهم میخوره و من رو آروم حرکت میده و من رها و در آرامش حرکت میکردم، وقتی طرف آسانسور میرم ناخودآگاه لبخند عمیقی میزنم چون دیگه میدونم چه جای قشنگی دارم میرم و چه حس های قشنگی رو تجربه میکنم، توی آسانسور متصدی که گل مریم خودم هست رو بغل میکنم و عطرش رو بو میکنم بعد در طول مسیر همش تندتند داشتم باهاش میزدم انگار عجله داشتم تا نرسیدم همه حرفامو بهش بگم همش هم بهش میگفتم امروز پر از انرژی هستی امروز قراره اتفاقات خوبی بیفته امروز از کارت بهترین نتایج رو میگیری، بعدم که به آن دشت پر از گل میرسم پر از حس خوب و آرامشم و دیگه دلم نمیخواد باز سوار آسانسور بشم و برگردم، خیلی حس و حال خوبیه باعث میشه من هر روز پر از انرژی های مثبت و حال خوب و عاالی بیدار بشم 🥰🥰

20. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/15

    امروز تا بیدار شدم شوهرم گفت براش چندتا کار انجام بدم و همون لحظه نتونستم مدیتیشن رو شروع کنم انگار معتادها شدم اگه مدیتیشن رو انجام ندم نمیتونم روزمو شروع کنم😅
    بعد اومدم و پاکسازی رو شروع کردم همون اول که خودمو بالن حس میکردم پر از تنش ها یهو پسرم اومد و با حرفاش هم باعث قطع شدن پاکسازیم شد هم باعث شد ناراحت و عصبی بشم بعد که رفت از اول شروع کردم اما این تنش خیلی فشار بهم آورده بود تنش‌هارو که از کف دستم خارج میکردم باز ذهنم درگیر بود وقتی تمام تنش‌ها رو خارج کردم و باز بادکنک رها شدم اینبار با یک سرعت زیاد به طرف آسمون میرفتم دقیقا انگار از زمین فرار میکردم
    توی آسانسور هنوز آرامش همیشگی رو نداشتم برخلاف روزای قبل که تند تند با گل مریم حرف میزدم امروز با آرامش حرف زدم اول اومدم از تنشم بگم یادم اومد حرف منفی زدن همان و جذب کردن گل مریم همان، پس شروع کردم به گفتن اینکه گل مریم من خوشبختم من لایق بهترین ها برای من بهترین اتفاقات میفته اینارو گفتم تا به دشت پر گل رسیدم باز کمی از تنش توی وجودم بود اما همینکه تلقین هارو تکرار کردم انگار تمام ناراحتی و تنشم رفت
    ومن باز پر از انرژی و انگیزه شدم واقعااا ممنونم از این تمرین عالیتون🥰🥰🥰😘😘

21. 

    امتیاز 5 از 5

    زینب محمودی (مالک تایید شده) – 1400/07/15

    سلام خانم کریمی عزیز من امروز اولین بار پاکسازی صبگاهی انجام دادم الان خیلی حالم خوبه،پر انرژی وشادم روحیم عالی خدا خیرتون بده

22. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلامحی زاده – 1400/07/15

    سلام به همه شما عزیزان…من هرشب وهرصبح ..پاکسازی رو با علاقه وشور وحال خوبی انجام میدم..کلاً لحظه شماری میکنم برای پاکسازی….به زندگیم نظم وهدف بیشتری داده…امروز صبح انجام دادم..ضمیر ناخوداگاهم خیلی شاد بود ..عروس قشنگم…من اینجوری صداش میکنم…باهاش حرف زدم ..ازش کمک خاستم..چنان بامحبت ویه لبخند قشنگ نگاهم کرد..که قند توی دلم اب شد..امروز خیلی ارامش داشتم..از پادردم خبری نبود..تا الان هم آروم وشادم..با وجود موارد ناراحت کننده..دلم ارومه..مطمئنم درست میشه..استرس نداشتم…باخیال راحت همه چی رو سپردم به خدا..ضمیرم..وکائنات….فدای همه تون💝🌹

23. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلامحی زاده – 1400/07/15

    شب همگی بخیر باشه..یه موردی که فراموش کردم بگم اینه..عجیب ..پاکسازی صبحگاهی واقعا سرحال وسرزنده م میکنه..اصلا کوچترین خستگی وسنگینی ویا بیحوصلگی ندارم…حتی اگه شب کم خابیده باشم..بازم به موقع زود بیدارمیشم وپاکسازی رو انجام میدم…با شوق وذوق منتظر اتفاقات وبازخوردای خوب در هر روزم هستم…خانم کریمی عزیز ممنون بابت این تمرینها..بابت محبتهاتون سپاسگزاریم..😍🌹🌹

24. 

    امتیاز 3 از 5

    زهرا رحیم خانلی (مالک تایید شده) – 1400/07/17

    سلام خدمت همگی واستاد عزیزم خانم کریمی واقعا این مدیتیشن صبحگاهی عالی هست وحالمو عوض میکنه وقتی دارم انجامش میدم بدنم سست وسبک میشه آرامشی زیادی میگیرم واسترس از بدنم خارج میشه وقتی شروع میکنم تلقین هارومیگم ضمیر ناخودآگاهم جلو چشمام هست ومیبینمش حتی رنگش هم بنفش هست اول ترسیدم ولی بعد فهمیدم که ضمیر ناخودآگاهم رودارم میبینم تلقین هاتموم میشه ناپدیدمیشه ودیگه نمیتونم ببینمش واقعا عالی هست این تمرین سپاسگزارم از استاد بزرگوارخانم کریمی🙏🙏🌹🌹🥰🥰

25. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/18

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر، من امروز پاکسازی رو که انجام دادم بعد از اینکه تنش هارو کامل خارج کردم بر خلاف این چند روز که بادکنک صورتی میشدم و رها خودمو یک بادکنک شیشه ای بی رنگ دیدم که رها توی آسمان بودم و چون بی رنگ وشیشه ای بودم هیچکس منو نمی‌دید و من با لذت داشتم توی فضا میرفتم، آسانسور هم امروز کاملا شیشه ای بود برام و من مناظر قشنگی بیرون آسانسور میدیدم، ولی وقتی آسانسور پایین و اومد وفضا تاریک شد یهو حس ترس کردم ولی گل مریم سفیدپوش دستم رو گرفت وقتی رسیدم به دشت پر گل از آسانسور پیاده شدم نسیم خنکی بهم خورد که لذت بردم بعد که تلقین ها تمام شد یک حس رها شدگی کامل داشتم آنقدر رها که برخلاف همیشه که دوست داشتم توی آن دشت بمونم سریع به طرف آسانسور رفتم وبه گل مریم گفتم بیا زود بریم که امروز قراره اتفاقات عاالی رو رقم بزنیم خیلی حس خوبی داشتم امروز کاملا رها و آزاد از هر چیزی شدم و میخوام بهترین اتفاقات رو رقم بزنم 🥰🥰🥰

26. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلامحی زاده – 1400/07/18

    سلام …دوستای گلم از روزی که پاکسازی صبحگاهی رو انجام میدم….یه مشکلی که خیلی اذیتم میکرد …پادردم بود..الان چندروزه از زانو دردم خبری نیست…خیلی خوشحالم…دلم میخاد مسائل دیگه هم به این راحتی حل بشه….خیلی خیلی امیدوارم.😍💝🌹

27. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/19

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر، امروز که مدیتیشن رو انجام دادم یک چیز خیلی جالب فهمیدم من از روز اول که شروع کردم هرچی تنش واسترس توی زندگیم داشتم رو بیرون ریختم حتی تنش هایی که سالها توی ذهنم مونده بود امروز وقتی آن بالن شدم از اولش رها بودم وقتی گفتید تنش و استرس رو بیرون کنید من هیچ تنش واسترسی پیدا نکردم از همون اول سبک و آزاد داشتم توی هوا میچرخیدم، توی آسانسور هم به متصدیم همش داشتم از حال خوب و انرژی مثبت و آینده ای روشن میگفتم و یک چیز جالب تر اینکه توی دشت پر از گل که رسیدم از روز اول تا الان این دشت برای من محدوده داشت تا یک حدی‌ رو بیشتر نمیتونستم ببینم اما امروز این دشت انتها نداشت روی این دشت هرچی میرفتم به آخرش نرسیدم هرچی جلوتر میرفتم دشت قشنگتر میشد تازه امروز انگار به من اجازه داده بودن بتونم وسعت آن دشت قشنگ و ببینم
    خیلی حس وحالم این‌روزا عالی شده خانم کریمی من همه رو مدیون شما میدونم به خدا اگر کنارم بودید سفت بغلتون میکردم و میبوسیدمتون، الانم از راه دور روی ماهتون رو میبوسم و همه عمرم سپاسگزار شمام🥰🥰🥰🥰😘😘😘

28. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/20

    سلام استاد عزیزم صبحتون بخیر، مدیتیشن امروز هم مثل روزای دیگه عالی جالب اینه که من هر روز یک چیز جدید رو تجربه میکنم و اصلا روزهام مثل هم نیست، امروز وقتی دراز کشیدم و باقیمانده تنش ها و استرس هارو داشت از بدنم جدا میشد جسمم رو یک جسم کدر ومات دیدم و وقتی تنش‌ها داشت خارج میشد میدیدم که جسمم داره روشن و روشن تر میشه و آن تنش‌ها مثل یک مایع سیاه داشت از جسمم خارج و دور میشد و وقتی تمام شدن جسمم رو یک جسم بلوری و شفاف دیدم آنقدر قشنگ که لبخند روی لبم آورد و بادکنک و همون جسم بلوری بادکنک رها شد و توی آسمان چرخید نور خورشیدو که از بین بلورها رد شد حس کردم، و توی آسانسور وقتی پایین رفتیم و تاریک شد یهو یک عالمه ستاره ریز توی آسانسور پدیدار شد انگار وسط کهکشان و ستاره ها بودم کلی ذوق کردم و وقتی به دست رسیدم بر خلاف روزای دیگه که همش داشتم توی دشت میچرخیدم امروز روی گل ها و چمن ها دراز کشیدم و به آسمون نگاه کردم موهام بالای سرم روی چمن ها پخش بود و جالب اینکه یه خرگوش و سنجاب هم اومدن کنارم به آسمون نگاه میکردم و تلقین هارو تکرار میکردم حس رهایی و آزادی و آرامش خیلی زیادی داشتم جوری که وقتی تلقین ها تمام شد و به سمت آسانسور رفتم با خوشحالی گل مریم رو توی بغلم گرفتم، خیلی حس و حالم عااالیه میدونم که امروز هم قراره برام پر از اتفاقات عاالی باشه
    و مثل همیشه من از شما ممنونم برای تمام آرامش و حس خوبی که به من میدید🥰❤️😘😘

29. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/07/20

    سلام خانم کریمی عزیز،امروز وقتی وارد آسانسور شدم،بادیدن نور آبی آرامش زیادی گرفتم.رنگین کمان(ناخودآگاه من) بهم گفت نفس عمیق بکش و ارامش زیادی رو به خودت جذب کن،من با یه نفس عمیق بسیار اروم شدم .وقتی به دشت پر از گل رسیدیم در رو که باز کرد دستامو گرفت وباهم شروع به حرف زدن کردیم یه اهویی از دور میدیدم رفتیم سمت اهو بغلش کردم نازش کردم خیلی خشکل بود وبایه نگاه عجیبی بهم نگاه میکرد.دوباره باهم شروع کردیم به حرکت ازدیدن گلها وصدای آب خیلی آرامش گرفته بودم تا جایی که شما گفتید رها میشوم ،من مثل بادکنکی که ازدست یه بچه درمیره بارنگین کمان یهو رها شدیم وبه سمت اسمون پرواز کردیم رهای رها ازهمه چیز ازهمه نوع افکار ناخوشایند،رنگین کمان باحرفهاش به من امید زیادی داد انرژی عالی گرفتم .وقتی دوباره به سمت اسانسور رفتیم در رو برام باز کرد وگفت برای شروع یه روز عالی اماده شدی برو وبرای فردا منتظرم.

30. 

    امتیاز 4 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/21

    سلام خانم کریمی عزیزم صبحتون زیبا، امروز هم مدیتیشنم عالی بود امروز توی ذهنم یه خورده تنش بود که همه رو رها کردم و باز بادکنک صورتی شدم که توی هوا آزاد و رها بود، بعد که وارد آسانسور شدم دیدم تمام دیوارهای آسانسور از اینه هست نمیدونم چرا گل مریم شیطنت کرده بود و آن آینه ها از این ها بود که توی پارکها هست و شخص رو چاق و لاغر و کوتاه و دراز نشون میده بود و من و ضمیرناخوداگاه کلی تو آینه ها خودمون رو دیدیم و خندیدیم، بعد که به دشت پر از گل رسیدم ديدم دشت از همیشه پر گل تر هست و دست گل مریمو گرفتم و روی گلها پرواز میکردیم برای اولین بار چشمم خورد به یک تپه که کمی دورتر بود و پر از لاله های واژگون بود رفتم آنجا و یه عالمه گل چیدم بعد روی دامنه تپه نشستیم و تلقین هارو تکرار میکردم، وقتی گفتید من در حال زندگی میکنم به گل مریم گفتم دیروز رو رها میکنیم با همه منفی هاش چون تمام شده ما تازه متولد شدیم و روزمون رو می‌سازیم و وقتی گفتید من رها هستم رها یک دفعه تمام گل های توی بغلم را برداشتم و به سمت آسمون ریختم انگار رهاییم رو اینجوری نشون دادم و من باز امروزم را پر از آرامش و حس خوب و عاالی شروع کردم و مطمئنم اتفاقات خوبی انتظارم رو میکشه 🥰🥰

31. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/07/22

    درحال انجام دادن مدیتشن بودم خودم رو یه بادکنک بسیار بزرگ و قرمز دیدم وقتی خروجی کف دستم رو باز کردم کنارم یه رودخانه دیدم که یکی یکی تمام تنشها واسترسهارو میدیدم که از بادکنک خارج میشه وروی آب رودخانه قرارمیگیره ومیره خیلی سبک شدم ،به سمت اسانسور حرکت کردم رنگین کمان رو دیدم بهش سلام کردم گفتم امروز سبکتر شدم نسبت به روزهای قبل وقتی به دشت پرازگل رسیدیم درختهای گلابی،هلو وسیبهای زیاد وپرازمیوه دیدم خرگوشهای زیادی درحال دویدن اونجا بودن من بادیدن این درختها گلها یه انرژی عالی گرفتم یه لباس سفید بسیار خشکلی به تن داشتم و دور خودم میچرخیدم وروبه اسمان همش میگفتم خدای خشکلم خیلی دوستت دارم تو بهترینی ،دوباره یه رودخانه رو وسط دشت گل دیدم من یک طرف ورنگین کمان طرف دیگه رودخانه نشستیم ویکی یکی جملات شما رو تکرار میکردم ودستم رو پراز آب میکردم ومیخوردم باهم آب بازی میکردیم خوشحال بودیم تا جایی که گفتید من رها میشوم دقیقا مثل روزهای قبل یهو هر دو با هم به طرف اسمان رها شدیم یک دستم در دست رنگین ‌کمان ودر دست دیگرم بادکنکهای رنگی پرواز میکردیم ،وسط دشت گل خانه خودم رو دیدم که نورهای سفیدی ازسقف دارن وارد خونه میشن وبچهام رو میدیدم که دارن اون نورها رو دریافت میکنن ،من از اون بالا بهشون گفتم اینا شادیهای امروزمون هستن همشون رو جذب کنید بچهام خیلی میخندیدن وخوشحال بودن.برگشتیم سمت آسانسور پرانرژی ،پرقدرت بارنگین کمان حرف زدیم رسیدیم در رو برام باز کرد ودوباره گفت برو یه روز عالی داری منتظرتم تا فردا.

32. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/22

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر، امروز پر از تنش و ناراحتی وارد مدیتیشن شدم وقتی بالن پر از تنش بودم همش تنش‌ها داشت توی ذهنم مرور میشد درگیرشون شده بودم از کف دستم نتونستم همشو بیرون کنم وقتی خواستم از بدنم خارجشون کنم خیلی مقاومت می‌کردند اما هرجوری بود همه رو بیرون ریختم و جسمم از آن سیاهی تنش ها درومد و بادکنک بی رنگی شدم که با سرعت به سمت آسمون میرفت به خدا گفتم میخوام بغلم کنی، در آسانسور که باز شد به سرعت به طرف آسانسور رفتم و به گل مریم گفتم فقط زودتر از اینجا بریم توی مسیر همش به گل مریم گفتم من لایق آرامشم من لایق خوشبختی ام نمیدونم چرا به سرحالی همیشه نبودم اینارو میگفتم تا رسیدیم به دشت تا در آسانسور باز شد با سرعت به طرف دشت دویدم و میشه بعد روی چمن ها دراز کشیدم و تلقین هارو تکرار کردم نمیدونم چرا باز ذهنم میرفت سمت تنش‌ها، اما بالاخره تونستم تمرکز کنم و تلقین هارو تکرار کنم و بعد از تمرکز حالم خیلی بهتر شد، ممنونم که با این مدیتیشن باعث میشید ما روزمون رو با غم و ناراحتی شروع نکنیم😍❤️

33. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/07/23

    سلام صبح بخیر استاد عزیزم
    امروز مدیتیشنم عاااالی بود خیلی سریع همه تنش هارو رها کردم و باز همون بادکنک صورتی آزاد و رها شدم وقتی وارد آسانسور کردم پر از هیجان شدم اخه تمام دیوارهای آسانسور پر از گلهای سفید و صورتی بود و عطر گل مریم تمام آسانسور رو پر کرده بود آنقدر حال خوبی بود که متصدی که گل مریم خودم هست و بغل کردم، تمام مسیر آسانسور من و گل مریم داشتیم درباره آینده حرف میزدیم من بهش میگفتم به زودی به همه آن چیزایی که میخوایم می‌رسیم آنقدر غرق آینده بودیم و از چیزهایی که میخوام بخرم حرف زدیم که نفهمیدم کی به دشت رسیدیم، در آسانسور که باز شد با همون شور و هیجان توی دشت رها و آزاد پرواز میکردم و خیلی عجیب بود یک دفعه به یک چشمه ای رسیدم که همیشه توی مدیتیشن شبانه وقتی میگفتید جایی رو تصور کنید که آرامش دارید من خودمو کنار این چشمه تصور می‌کردم و الان آن چشمه اینجا بود خیلی بیشتر ذوق زده شدم و نشستم و پاهامو توی آب فرو کردم یخی آب رو با همه وجودم حس کردم، وقتی به تلقین ها رسیدم من بلند شدم و تمام تلقین هارو با صدای بلند توی دشت تکرار میکردم همه رو داد میکشیدم و تکرار میکردم خیلی حس خوبی اینکار بهم میداد پر از آرامش وحس عاالی بود انقدر آروم که وقتی سوار آسانسور شدم برگردم بالا خوابم برد و وقتی رسیدم بالا با یک حس عاالی و انرژی مضاعف بیدار شدم تا یک روز عاالی رو برای خودم رقم بزنم
    وباز من از شما بابت تمام این حس وحال خوب ممنونم🥰 🥰🥰

34. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/07/24

    امروز صبح با انجام مدیتشن خیلی حسهای خوبی رو تجربه کردم،وقتی به سمت اسانسور رفتم روی درهای اسانسور با،بادکنکهای زیبا ورنگارنگی تزیین شده بود وارد شدم ودیدم داخل اسانسور خیلی خشکل تزیین شده پزازبادکنکهای زیبا وروی اینه هاکاغذهای رنگی زیادی زده شده بود که روی همه اونا نوشته بود شروع هفته عالی وبی نظیری خواهی داشت،بادیدن این تصاویر انرژی زیادی گرفتم ،رسیدیم به دشت رنگین کمان در رو باز کرد دستم رو گرفت وارد دشت شدیم نفس های عمیقی میکشیدم فقط بوی گلها رو استشمام میکردم باهم به اطرافمون نگاه میکردیم اسب سفیدی اومد وهردو سوار شدیم ودر دشت حرکت کردیم یه سبد پرازگل رو بهم دادن که با گفتن هر جمله تاکیدی شما ،من تکرارمیکردم ویه مشت از اون گل رو به اسمون میریختم وبه خدا میگفتم دوستت داری خدای مهربونم ،وقتی جملات تموم شد یه نور سفید وزیبایی رو از بالا دیدم که به سمت من اومد اونو جذب خودم کردم بایه حال عالی به سمت اسانسور اومدیم رنگین کمان همش میگفت تکرار کن شروع هفته عالی به همراه معجزات بی نظیر.حال عالی داشتم وقتی چشمام رو باز کردم به آسمون نگاه کردم گفتم خدای خوبم میدونم که قرار هست یه هفته بی نظیری پرازاتفاقهای خوب رو تجربه کنم برای خدای خوبم چند تابوس فرستادم خیلی پرانرژی روزم رو شروع کردم.

35. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/07/26

    وقتی تنشها واسترسهایی که داشتم از دریچه ای که کف دستانم بود خارج شدن همشون روی هم جمع شده بودن یهو یه باد اومد وتمام اونا رو باخودش بردشون خیلی سبک شدم .بالن هفت رنگ رو میدیدم که خیلی ریلکس واروم درحال پایین اومدنه.به طرف اسانسور حرکت کردم بوی گلهای مریم همه جارو گرفته بود رنگین کمان در رو برام باز کرد اولین چیزی که ازم پرسید اینکه دیروز کجا بودی بعد گفت بفرما داخل ببین برات چی اوردم تمام اسانسور پر از گلهای مریم بود ازبوی اونا یه حال فوق العاده عالی به دست اورده بودم روی تمام اینه ها نوشته شده شادی خوشحالی نگاه میکردم بهشون میخندیدم تکرار میکردم ومیگفتم خدایا شکرت خدایا شکرت .وقتی به دشت پر ازگل رسیدیم طوطی های خیلی خوش رنگی رو دیدم که همشون به ردیف قرار گرفته بود همشون به ما نگاه میکردن میگفتن خوش امدید.دست در دست داشتیم وشروع کردیم به حرکت یه رودخانه خیلی تمیزی،رو دیدیم که از شفاف بودن ابش تصویر خودورنگین کمان رو به وضوح میدیدم،داخل اب رفتیم روبه اسمان داخل اب دراز کشیدم جملات رو باشما باهم تکرار میکردیم واب روی هم میریختیم وبلند بلند میخندیدیم.جایی که گفتید رها میشوم باز مثل دفعه های قبل هردوی مایهو رها شدیم یه پرنده سفید بزرگ خیلی خشکل انگار اون بالامنتظر بود بارهاشدن سوار بر اون شدیم رنگین کمان موهام رو صاف کرد گیسشون کرد .داشتیم برمیگشتیم به طرف اسانسور پسر کوچیکم رو دیدم از اون پایین برام دست تکان میدادومیگفت مامان دوستت دارم ودنبال پرنده میدویدرسیدیم به اسانسور پیاد شدیم رنگین کمان در روباز کرد واردشدیم ،رنگین کمان وپسر کوچیکم همش گلهای مریم رو روی سرم میریختن من یه احساس سبکی عالی داشتم ،رنگین کمان موهام رو با گلهای مریم تزیین کرد ،من همش میگفتم خدایا شکرت خدایاشکرت بابت این همه انرژی های خاص،دست پسرم رو گرفتم وبارنگین کمان خداحافظی کردیم و از اسانسور بیرون اومدیم.

36. 

    امتیاز 5 از 5

    M. Z (مالک تایید شده) – 1400/07/26

    سلام خانم کریمی روزتون بخیر من امروز بعد از مدیتیشن کاری پیش نتونستم زودتر بازخوردم رو بفرستم اول اینو بگم که من عاشق گل نرگس هستم
    امروز بعد از اینکه تنش هارو کامل از جسمم خارج کردم خودمو یک دسته بادکنک رنگارنگ دیدم که داریم رها و آزاد توی آسمون میچرخیم، وقتی سوار آسانسور شدم متصدی یک دسته گل مریم به من داد کلی خوشحال شدم و بغلش کردم توی آسانسور پر از عطر گل مریم بود وقتی آسانسور به قسمت تاریک رسید یهو دیدم دسته گلم نورانی شد خیلی قشنگ بود به دشت که رسیدم در که باز شد شوکه شدم
    دشت امروز پر از گل نرگس بود وارد یک نرگس زار شده بودم با هیجان وسط گل ها دویدم همه جا عطر نرگس بود(، همیشه از بچگی دلم میخواسته یک عالمه گل نرگس داشته باشم و باهاشون یک دسته گل بزرگ درست کنم) و دقیقا توی دشت همینکارو کردم نشستم و شروع کردم به پیچیدن دسته گل تلقین ها که شروع شد خیلی عجیب شد اونم اینکه جملاتو که تکرار میکردم میومد و همراه گل هایی که می‌پیچیدم می‌نشستن توی دست گلم انگار آن جملاتو هم با گل ها می‌پیچیدم خیلی جالب بود برام بعد تمام شدن تلقین ها دسته گل منم آماده بود یک دست گل بزرگ گل نرگس چیزی که همیشه آرزوشو داشتم خودم بپیچم با حس وحال عالی سوار آسانسور شدم و برگشتم 🥰🥰

37. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/07/28

    امروز با انجام مدیتشن،ازهمان ابتدا خودم رو بابالن هفت رنگ زیبایی دیدم که نسبت به روزهای قبل خیلی اروم تر بود سبک ورها ،وقتی به سمت اسانسور رفتم سلام به رنگین کمان کردم واردشدم دوتاصندلی اونجا گذاشته شده بود هردو روبروی هم نشستیم دستای همو گرفتیم وشعر میخوندیم بوی گل محمدی زیادی تو اسانسور پیچیده بود ،رسیدیم به دشت گل وقتی در رو باز کردیم یه نسیم خنکی رو احساس کردم چشمم به یه اب نمای بزرگ وزیبایی افتاد که اطراف اون به صورت دایره ای خرگوشهای سفید زیبایی نشسته بودن که هر کدومشون بادکنکهای صورتی وسفید وهفت رنگ دستشون بود تا منو رنگین کمان رو دیدن گفتن بیایید اینجا بشینید تاباهم جملات رو تکرارکنیم بارنگین کمان نشستیم وپاهامون رو داخل حوضچه اب کردیم به ماهم دو تا بادکنک صورتی زیبا دادن وهمه باهم جملات رو تکرار میکردیم تا جایی که گفتید من رها میشوم باز مثل روزهای قبل هر دوی ما بی اختیار رها شدیم معلق دراسمان بودیم به حالت دراز کشیده صورتم به اسمان ودستانم در دست رنگین کمان ادامه جملات رو تکرار میکردیم یه لحظه گلبرگهای سفید وصورتی رو دیدم که از اسمون به سمت ما پاشیده میشد تمام تن من با گلهای سفید ورنگین کمان با گلهای صورتی پوشیده شد مثل این بود که انگار ما به جای لباس گلهای زیبایی به تن داشتیم.به همراه بادکنکهایی که در دستمان داشتیم پرواز میکردیم ونورهای سفیدی از اسمان رو میدیدم که به سمت من میاد خیلی بهم انرژی میدادن .داشتیم به سمت اسانسور برمیگشتیم ازاون بالا خرگوشها رو دیدم که برای مادست تکون میدادن وبادکنک هاشون رو به طرف اسمون رها کردن ،رسیدیم به اسانسور بارنگین کمان روی صندلی ها نشستیم ودوباره باهم شعر میخوندیم.واقعا با یه انرژی عالی ازخواب بیدار شدم پرازحسهای قشنگ هنوز گلبرگها رو روی تنم احساس میکنم .ممنونم از استاد عزیزم خانم کریمی که باعث میشن روزهام رو با حسهای عالی شروع کنم.🌹🌹

38. 

    امتیاز 5 از 5

    مریم – 1400/07/28

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر امروز توی مدیتیشن خیلی ذهنم درگیر چندتا تنش بود وقتی از کف دستم خارجشون میکردم هنوز هم بودن و نمی‌رفتن بعد هم که از بدنم داشتم خارجشون میکردم باز هم این تنش ها مقاومت می‌کردند که از بدنم خارج بشن با هرسختی بود از بدنم دورشون کردم و خودم رو بادکنک شیشه ای بی رنگی توی هوا دیدم آزاد و رها وقتی آسانسور رو دیدم و خواستم به سمتش برم دیدم باز تنش‌ها اومدن و به من آویزون شدن و میخوان سوار آسانسور شن، هرجوری بود آن تنش هارو از خودم جدا کردم و سوار آسانسور شدم توی آسانسور آنقدر گرم صحبت با متصدی بودم و تصویرسازی آینده میکردیم که اصلا نفهمیدم کی به دشت رسیدیم توی دشت داشتم رها میچرخیدم که یهو بارون گرفت یک بارون ریز و آروم اول اومدم یه سرپناه پیدا کنم خیس نشم اما بعد ترجیح دادم زیر بارون بچرخم همینطور زیر بارون میچرخیدم و تلقین هارو تکرار میکردم یهو بارون کم شد و آفتاب درومد و من رنگین کمان خیلی زیبایی رو دیدم خیلی هیجان زده شدم همینطور که تلقین هارو تکرار میکردم به سمت رنگین کمان پرواز کردم میخواستم بهش برسم و از نزدیک ببینمش از بچگی دلم میخواست ببینم آن پایین های رنگین کمان به کجا وصله رفتم سمت پایین و دنبال آخرش میگشتم دیدم اول و آخرشم تو آسمون هست خیلی حس خوب و عاالی داشتم وقتی تلقین ها تمام شد از رنگین کمان خداحافظی کردم و برگشتم تا یک روز پر از انرژی مثبت شروع کنم🥰🥰

39. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/07/29

    دیروز سر کلاس پسرم یه مقدار استرس وتنش گرفتم وتا شب یه مقدار بامن بود امروز صبح با انجام مدیتشن ،همه اونا رو دیدم که از کف دستم خارج شد و درکیسه زباله ریخته شدن و یکی اون کیسه را داخل سطل زباله که فاصله زیادی با من داشت انداختشون سبک شدم بایه حس خوبی به سمت اسانسور رفتم امروز تمام اسانسور طلایی بود هر چه اسانسور پایین تر میرف من احساس میکردم واقعا وارد لایه های عمیقی از ذهنم میشدم،تاریک بود وقتی در اسانسور بازشد دست رنگین کمان رو محکم گرفته بودم نور که به چشمم خورد درست نمیتونستم بازشون کنم یه لحظه تو اسمون کاغذهای رنگی دیدم که به صورت باد بادکهایی درهوا میچرخیدن وروی هر کدومشون کلمه نوشته شده بود مثل: ارامش،عشق ،محبت،روشنایی،برکت،ثروت،اعتماد به نفس… خیلی زیاد بودن هر چی نگاه میکردم فقط کاغذ رنگیهای مختلفی رو میدیدم،بارنگین کمان شروع کردیم به حرکت امروز دشت گل تغییر کرده بود مثل خیابونی بود که دوطرفش پر ازگل باشه وسط اون یه رودخانه پراب خشکل پرازماهی،من روی یک طرف رنگین کمان طرف دیگه دشت دست در دست هم حرکت میکردیم دست من پرازگلهای رز قرمز دست رنگین کمان رزهای صورتی بود باهم جملات رو همراه شما بلند بلند تکرار میکردیم ،وقتی تمام شدن تومسیر برگشت بودیم خونه بسیار تمیز،وشیک رو دیدم که رنگین کمان میگفت این همون خونه هست که خریدی تمام اون گلها روهر دوتامون روی پشت بام خونه ریختیم وارد حیاط شدیم کارگرها رو دیدم که وسایلهای شیکی،رو داخل میبردن دوست داشتم وارد خونه شم اما انگار وقت نداشتم باهم برگشتیم وارد اسانسور شدیم .وقتی چشمام رو باز کردم یه حس عالی داشتم که انگار یکی میگفت اون خونه برای تو بود به همین زودیها واردش میشی.ممنونم از خانم کریمی عزیز بابت انرژی های عالی که به ما میدن.

40. 

    امتیاز 5 از 5

    M. Z (مالک تایید شده) – 1400/07/30

    سلام خانم کریمی عزیز روزتون بخیر من متاسفانه دیروز موفق نشدم پاکسازی رو انجام بدم و تا شب انگار یه چیزی کم داشتم و کلافه بودم
    جالب اینکه امروز که مدیتیشن رو شروع کردم همون اول بالن خیلی بزرگی شدم از تنش ها که داشتم منفجر میشدم بعد که شروع کردم به خارج کردن تنش ها از دستم و بعد از بدنم خیلی آروم شدم و تنش ها مثل یک چرک از جسمم خارج میشد و بعد رها و آزاد شدم و توی هوا میچرخیدم وقتی توی آسانسور رفتم گل مریم رو دیدم که خیلی ناراحت بود گفتم چی شده گفت چرا دیروز نیومدی خیلی منتظرت بودم گفتم معذرت میخوام نشد بیام توی مسیر هنوز گل مریم ازم دلگیر بود یه خورده باهاش حرف زدم و رسیدیم به دشت وقتی در آسانسور باز شد یک دشت پر از گل های زرد دیدم خیلی قشنگ بود رفتم توی دشت و شروع به چرخیدن کردم رفتم طرف آبشار و از آب خنکش خوردم و شروع کردم به تکرار تلقین ها همونطور که تلقین هارو تکرار میکردم توی دشت دنبال گل مریم میدویدم یهو هر دومون تبدیل به دوتا پروانه شدیم هردو روی گلها میچرخیدیم، خیلی جالب بود همیشه ذهنیت من این بوده که پروانه خیلی کندتر و یواش تر از پرنده ها حرکت میکنه و دقیقا الان که پروانه بودم حس میکردم نمیتونم به سرعت پرنده ها پرواز کنم و هی بال میزدم که سرعتم رو زیاد کنم 😅
    خیلی جالب بود تلقین ها که تمام شد سبک و رها به طرف آسانسور برگشتم و روزم رو پر از انرژی شروع کردم 🥰🥰

41. 

    امتیاز 4 از 5

    زینب محمودی (مالک تایید شده) – 1400/07/30

    سلام خانم کریمی عزیز شبتون بخیر من با اسفاده از گروه شکر گزاری فایلهای صوتی آراستگی ذهن به دوتا از خواستهایم رسیدهام به مدت چهار ماه که استفاده کردم اولین خواستم تو دوماه ماه اول بود که خرید ماشین بود وامشب هم خواسته دومم بهش رسیدم اینکه همیشه دوست داشتم یه مهد کودکی برای خودم بزنم تا اینکه امشب پدر به طور غیر منتظررانه بهم گفت که قطعه زمینی که نزدیک خونمون هست میخوام برات یه مهد کودکی برنم من الان خیلی خوشحالم به خدا وشما دارم به همه خواسته هایم میرسم یه دنیا ازتون ممنونم خدا خیر تون بده و۱۲ روز که مدیتیش صبگاهی انجام میدم تاثیر مثبت خیلی زیادی بر من گداشته روحیه ام همیشه وپر انرژی وشادم خیلی ازتون ممنونم

42. 

    امتیاز 5 از 5

    M. Z (مالک تایید شده) – 1400/08/01

    سلام خانم کریمی عزیز حس و حال امروزم محشر بود😍😍
    همون اول که بالن بزرگی شدم رها و آزاد بودم تنش خیلی کوچکی بود که سریع از کف دستم خارج کردم بعدش که باقیمانده تنش از بدنم هم خارج شد یک دسته بادکنک رنگارنگ بودم که با هیجان توی هوا رها وآزاد میچرخیدم و مشتاق بودم زودتر به طرف آسانسور برم وقتی به آسانسور رسیدم دیدم واای آسانسور پر از گلهای صورتیه و از سقف آسانسور هم بادکنک سفید و صورتی آویزون بود از هیجان قشنگی آنجا جیغ کشیدم و گل مریم و بغل کردم، امروز حس و حالم عاالی بود توی آسانسور بپر بپر میکردم و برای گل مریم از اتفاقات خوب دیروز میگفتم ومدام میگفتم دیدی بهت گفتم من لایق بهترین هام من لایق خوشبختی ام من لایق ثروتم دیدی من لایق همه خوبی هام آنقدر هیجانم زیاد بود که آسانسور گنجایشش رو نداشت به گل مریم گفتم زودتر به دشت برسیم من میخوام فقط جیغ بکشم تا در آسانسور باز شد دویدم توی دشت و میچرخیدم و مدام میگفتم من لایق بهترین هام گلهارو توی هوا پخش میدادم و میگفتم من لایق خوشبختی ام من لایق ثروتم پریدم وسط رودخونه آبهارو تو هوا پخش میکردم و میگفتم خدایا شکرت که من رو لایق بهترین چیزها آفریدی خدایا شکرت که من لایق خوشبختی ام لایق سلامتی ام لایق ثروتم خدایا شکرت از آب اومدم بیرون و سجده شکر گذاشتم بعدم دست گل مریم رو گرفتم و روبروی هم نشستیم و تلقین هارو تکرار کردیم، پر از آرامش بودم پر از حس خوب، تلقین ها که تمام شد به گل مریم گفتم بریم که میخوایم بهترین ها رو برای خودمون رقم بزنیم با خوشحالی به طرف آسانسور رفتیم و برگشتیم تا روز خوبی رو شروع کنیم🥰🥰🥰🥰

43. 

    امتیاز 5 از 5

    فرشته (مالک تایید شده) – 1400/08/01

    سلام،
    مدیتیشن صبحگاهی انرژی خیلی خوبی رو توی طول روز به من میده،،من فقط چیزایی رو میتونم تصور کنم که قبلاً صحنه های مشابه از اونا دیده باشم ،ولی مدیتیشن ها خیلی کمک کردن الان وقتی احساس رها شدن میکنم صحنه های جدید میبینم ، مدیتشن به تصویر سازی خلاق خیلی کمک میکنه،سپاس از تیم آراستگی ذهن

44. 

    امتیاز 5 از 5

    معجزه (مالک تایید شده) – 1400/08/01

    سلام استادعزیزم من باانجام مدیتیشن صبحگاهی تونستم روتنش هام کنترل داشته باشم واینکه هروقت حالم بدهست باانجام این مدیتیشن حالم عالی میشه وخیلی سرحال میشم قبلاخیلی غمگین بودم ولی الان خداروشکرباانجامشون واقعاعوض شدم بسیارازشماسپاسگذارم

45. 

    امتیاز 5 از 5

    مریم (مالک تایید شده) – 1400/08/02

    من از وقتی مدیتیشن صبحگاهی رو انجام میدم حالم خیلی خوب وعالی هست باعث شده همون اول صبح تنش هام رو رها کنم و یک روز عاالی و پر از انرژی و انگیزه شروع کنم هرکسی دنبال تغییر توی ذهن و اخلاق و افکارش هست حتما این مدیتیشن رو انجام بده ممنون بابت این مدیتیشن عاالی 🥰🥰

46. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلامحی زاده – 1400/08/02

    سلام…مدیتیشن صبحگاهی عالیه…مخصوصا الان باخوندن بازخوردهای دوستانم واقعا حالم بهترشد وتیده های قشنگی توی ذهنم اومد ..از همگی سپاسگزارم..با نوشتن تجربه هاتون شادی رو توی گروه بیشتر کردین….منم هرشب پاکسازی رو انجام میدم ..صبح هم همینطور…با وجود مشکلاتی که دارم …بعد از مدیتیشنها ..روحیه ام خیلی بهتر میشه…باامیدواری بیشتری روز وشبهام رو میگذرونم…من همیشه ضمیرناخودآگاهم رو که میبینم خیلی آروم وبا یه لبخند قشنگ ونگاه عجیبی میبینمش ..انگار بانگاه دوست داره باهام حرف بزنه…ویه برق عجیبی توی جشمهاش میبینم…با آرامش عجیبی کنارم راه میره ودستمو میگیره…موقع تکرارجملات آرامش قشنگی ازش میگیرم…خانم کریمی عزیز به خاطر این برنامه پاکسازیها..بینهایت سپاسگزارم….یکی از یکی بهتر وقشنگتر وآرامش بخش ترند…فدای شما

47. 

    امتیاز 5 از 5

    شهلا محی زاده – 1400/08/02

    سلام دوستان عزیزم… میخاستم بگم.. من روزایی که سخت مریض شدم.. با اینکه نفس کشیدن برام سخت بود…وقتی پاکسازی صبح رو انجام میدادم… واقعا احساس خوبی داشتم وآروم میشدم… نفس تنگیم از بین میرفت.. و همین پاکسازی به بهبودی سریعم کمک کرد… ممنونم ازخانم کریمی عزیزودوست داشتنی. 🌹🌹

48. 

    امتیاز 5 از 5

    . M. Z (مالک تایید شده) – 1400/08/03

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر، امروز هم مدیتیشنم عاالی بود امروز با یک خورده استرس و نگرانی وتنش مدیتیشن رو شروع کردم سعی کردم همه رو از کف دستم واز بدنم خارج کنم و در آخر بادکنک صورتی شدم که با سرعت به اسمون رفت و توی افق محو شد، هنوز یه کم از آن استرس ها توی وجودم بود و وارد آسانسور شدم متصدی رو بغل کردم و گفتم منو ببر جایی که آروم شم توی آسانسور پر از چراغای ریز سفید و آبی بود، یهو گل مریم یک لباس سفید چین دار خیلی قشنگ بهم داد ودریک لحظه آن لباس رو توی تنم دیدم چقدر قشنگ بود شبیه پرنسس ها شده بودم کلی ذوق کردم باهاش حرف زدم و از آینده ای که لایقش هستم گفتم به دشت که رسیدیم در آسانسور که باز شد دیدم تموم آن حیواناتی که توی دشت بودن به استقبالم اومدن منم مثل پرنسس ها با آن لباس قشنگ رفت پیششون از آسمون روی سرم بارون گلبرگ میومد یک فضای رویایی خیلی قشنگ بود با همون لباس روی دشت شروع به پرواز کردم پیش رنگین کمان رفتم پیش آبشار پیش دشت نرگس و پیش چشمه رفتم آنجا یهو لباس هامو درآوردم توی چشمه رفتم آب چشمه بر خلاف همیشه گرم وداغ بود انگار تبدیل به چشمه آب گرم شده بود توی آن آب گرم رها شدم و پر از آرامش شدم شروع کردم به تکرار تلقین ها خیلی آرامش داشتم به قسمت رها شدن تلقین ها که رسیدم از آب بیرون اومدم و خودم رو دیدم که روی چمن ها کنار چشمه نشستم وگل مریم داره موهامو شونه میکنه چقدر موهام بلند و صاف و قشنگ بود آخر کار گل مریم یک شاخه گل گوشه موهام زد خیلی قشنگ شده بودم خوشحال و رها وارد آسانسور شدم و برگشتم توی آسانسور به گل مریم گفتم کاش میشد همینجا بمونم ولی باید برگردم و به خواسته هام برسم و اومدم تا یک روز عااالی رو برای خودم بسازم 🥰🥰🥰

49. 

    امتیاز 5 از 5

    بهار محمدی – 1400/08/03

    سلام خانم کریمی عزیز،من با انجام مدیتشن صبحگاهی قدرت تجسم سازی خیلی خوبی به دست اوردم وارتباطم با ناخودآگاه خودم خیلی عالیترشده هرروز صبح که مدیتشن روانجام میدم در طول روز تمام تصویرهایی رو که دیدم همشون باهام هستن انرژی زیادی دارم.ممنونم ازشما استاد عزیزم .

50. 

    امتیاز 5 از 5

    شهناز توکلیان – 1400/08/03

    باسلام به همه دوستان عزیزم مدیشیتن صبحگاهی معجزه قشنگ روزای زندگیم شده واقعا خیلی عالی هس درتمام روز حس عجیبی دارم چقدراززندگیم لذت میبرم اصلا تویک دنیای دیگه واردشدمه همه چیزبرام زیباست من خیلی خوشحالم که موفق هسم خدایا باتمام وجودت شکرت

51. 

    امتیاز 5 از 5

    سارا (مالک تایید شده) – 1400/08/04

    سلام
    با انجام مدیتیشن صبحگاهی ارامش روزی خوش حالی سر شار از شادی نصیبم می شودومی توانم روزی عالی را شروع کنم این عین واقعیت است می توانم بگویم بمب انرژی می شوم باتشکر از استاد گرانقدر خانم کریمی

52. 

    امتیاز 5 از 5

    اعظم کرم پور – 1400/08/05

    باسلام خدمت استادگرامی وعزیزسرکارخانم کریمی وآقای کریمی که زحمتهای زیادی برای مامیکشید.من چندروزهست که پاکسازی صبح روانجام میدم خیلی محتواعالی ولذت بخش هست.زمانی که به دشت سرسبزمیرم واقعا خوشحال وذوق زده میشم یاددوران کودکی میافتم که به دامان طبیعت میرفتم ودرمیان گلهاوچمنهابازی میکردم.مرورتلقین هادرذهن عالی هست.باانجام این مدیتیشن انرژی زیادی پیدامیکنم .خداروشکرکه موفق شدم این مدیتیشن روانجام بدهم.سپاس فراوان ازشماومحبتهای شما

53. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/08/06

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر وااای مدیتیشن صبحگاهی من امروز خیلی عجیب و خیلی قشنگ بود
    من تنش هارو رها کردم و بادکنک صورتی شدم که آزاد توی هوا میچرخید توی آسانسور نمیدونم تمام فضای آسانسور صورتی و رویایی بود کلی با گل مریم حرف زدم و وارد دشت که شدیم شروع کردم به چرخیدن چندتا درخت سیب قرمز رو دیدم رفتم یکی از سیب هارو چیدم و گاز زدم شیرینی سیب رو با همه وجودم حس کردم، یک دفعه دیدم به دختر بچه کوچیکی تبدیل شدم که دارم شاد و خوشحال توی دشت میچرخم دور خودم میچرخیدم و شعر میخوندم و عجیب اینکه خود بزرگمو هم آنجا بود ومن در قالب خود بزرگم آن بچه رو نگاه میکردم ذوقش میکردم آن من کوچیک دنبال خرگوش ها گذاشته بود ومیدوید و می‌خندید و من مدام بهش میگفتم من همیشه کنارتم من مراقبت دیگه هیچوقت تنهات نمیزارم( اینارو توی مدیتیشن که به کودکم داشتم میگفتم اشکام توی واقعیت شروع به ریختن کرده بود) کودکم رفته بود توی چشمه و آب بازی می‌کرد و من بزرگ تلقین هارو تکرار میکردم به جایی رسید که هرکسی به من بدی کرده رو میبخشم، تا به امروز توی مدیتیشن نمیتونستم واقعا اونایی که بهم بدی کردن رو ببخشم، اما امروز عجیب بود تصویر تک تک آن آدمها جلوی چشمم اومدن و بهشون میگفتم من به خاطر آرامش این بچه شمارو میبخشم و همشون رو واقعاا بخشیدم، تلقین ها تمام شد و من کودک اومد توی بغل من بزرگ سفت توی بغل گرفتمش و بهش گفتم دیگه هیچوقت هیچوقت نمیزارم هیچکس اذیتت کنه خودم دیگه کنارتم خودم مراقبتم همونطور توی بغلم با خودم یکی شد و به سمت آسانسور برگشتیم تا روزمون رو عاالی شروع کنیم، الانم حس وحال عاالی دارم پر از آرامشم 🥰🥰🥰

54. 

    امتیاز 5 از 5

    مریم (مالک تایید شده) – 1400/08/06

    سلام خانم کریمی عزیز روزتون بخیر من صبح رفتم بیرون نرسیدم بازخوردم رو بنویسم
    صبح با یه خورده تنش و ناراحتی مدیتیشن صبحگاهی رو شروع کردم تنش‌ها رو از کف دستم و بعد از بدنم دور کردم آزاد و رها شدم توی آسمون همراه باد همه سمتی میرفتم بعد که وارد آسانسور شدم مثل هرروز متصدی رو بغل کردم و بوسیدمش آسانسور که حرکت کرد یهو دیدم تمام آسانسور پر از ابر های سفید و قشنگ شد خیلی حس قشنگی بود وسط یه عالمه ابر بودن شروع کردیم با ابرها بازی کردن ابرهارو به طرف هم می‌انداختیم همونطور من شروع کردم حرف زدن همیشه توی آسانسور از آینده ای که حقم هست داشته باشم حرف می‌زنیم به دشت رسیدم همه جا پرطراوت و عاالی بود حس قشنگی داشتم گفتم من میخوام برم ببینم انتهای این دشت کجاست روی دشت پرواز کردم و رفتم خیلی جلو همه جاسبز و قشنگ بود یهو از دور دریا رو دیدم من عاشق دریام ذوق کردم و به طرف دریا رفتم خودمو توی آب دریا انداختم و شنا میکردم از آب اومدم بیرون و روی صخره ها نشستم تلقین ها شروع شد و منم تکرار میکردم باد خنکی میومد و موهامو رو هوا پخش می‌شد، یهو منه کودک رو دیدم که روی ماسه داره صدف جمع میکنه چقدر خوشحال بود و می‌خندید به طرفش رفتم صدف هارو نشونم داد بغلش کردم و بوسیدمش اومدیم با هم با شن ها قلعه درست کردیم آنقدر غرق بازی و درست کردن قلعه با منه کودک بودم که نفهمیدم کی تلقین ها تمام شد من کودک رو در آغوش گرفتم و به طرف آسانسور برگشتیم وقتی وارد آسانسور میشم آن من کودک وارد وجود خودم میشه و دیگه نمیبینمش ولی حس وحالم خیلی عاالی بود انگار واقعاا کنار دریا بودم

55. 

    امتیاز 5 از 5

    سونیا شیرازی – 1400/08/08

    امروز با انجام مدیتشن صبحگاهی ،وقتی وارد اسانسور شدم تمام اسانسور پرازپول بود بارنگین کمان بلند بلند میخندیدیم وپولها رو به بالا میریختیم.وقتی وارد دشت شدم گلهای لاله سرخ رنگ تمام دشت رو گرفته بود وروی اونا پراز پول بود یه طرف گلها مغازه هایی بودن ،چیزهایی داخل مغازه ها بود که من خیلی دوسشون داشتم بارنگین کمان رفتم خرید تمام وسایلها رو که دوست داشتم خریدم خیلی خوشحال بودم،برگشتیم روی لاله ها حرکت میکردیم وجملات رو باشما تکرار میکردم .حس میکردم اهنربایی هستم که هر چی پول روی گلها بود به سمت من جذب میشد.پرانرژی به سمت اسانسور برگشتیم دوباره باهم بلند بلند میخندیدیم رنگین کمان در را برام باز کرد.با یه حس عالی بیدار شدم.منتظر معجزات بی نظیر خدای مهربانم هستم.

56. 

    امتیاز 5 از 5

    شهناز+عباسی – 1400/08/08

    سلام
    من مدیتیشن صبحگاهی را وقتی انجام میدم یه حس سبکی به من دست میدهد فکر میکنم مانند یک بالن آ زاد و رها میشوم ،بعدش که وارد اون دشت پراز گل میشوم خالی از هر تنش میشم راحت و آزاد خودم را می بینم که روی چمن دراز کشیدم ،متصدی آسانسور را به شکل یک پیرمرد مهربون تصور کردم که من را راهنمایی میکنه ومن را از طبقات مختلف ،عبور میدهد ،هرچه بیشتر از مدیتیشن صبحگاهی استفاده کنم ،تصویر سازی های جدید تری میتونم انجام بدهم ،از همه مهم تر صدای آ رام بخش خانم کریمی درکنار یک آ هنگ ملایم ،هست که من را بیشتر به عمق خودم فرو می برد، واقعا ممنون وشکر گزارم از خدا واستاد مهربونم خانم کریمی عزیز ،پاینده وبرقرار باشید.

57. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/08/10

    سلام صبحتون بخیر خانم کریمی عزیز من امروز به محض بیدار شدن مجبور شدم از خونه بزنم بیرون خیلی ناراحت بودم دلم نمیخواست بدون انجام مدیتیشن روزم رو شروع کنم، توی مسیری که داشتم میرفتم تصمیم گرفتم مدیتیشن رو انجام بدم چشمهام رو بستم باورتون نمیشه به طور کامل صدای شما توی ذهنم اومد وشروع کردم بالن شدم و تنش هارو از کف دستم خارج کردم بعد هم تمام تنش هارو از بدنم خارج کردم و بادکنک صورتی و رها شدم وارد آسانسور پر از گلهای رنگارنگ بود کلی ذوق کردم و گل مریم رو بغل کردم وباز توی مسیر باهاش از آینده میگفتم، تمام مدت صدای شما توی گوشم بود و طبقات رو پایین میرفتیم به دشت که رسیدم خوشحال و رها شروع به دویدن کردم باز من کودک رو آنجا دیدم با آن و گل مریم توی دشت می‌دویدیم میخندیدیم و دنبال هم گذاشته بودیم به طرف چشمه رفتیم وکلی آب روی هم ریختیم بعد کنار چشمه نشستیم من کودک روی پام خوابید من نوازشش میکردم وگل مریم هم داشت موهامو شونه می‌کرد شروع کردم به تلقین ها صدای شما کاملا توی گوشم بود و تلقین هارو تکرار کردم وبا یک حس وحال خوب وارد آسانسور شدم و برگشتم
    مدیتیشنم در حد 10 دقیقه ای شد که توی مسیر بودم اما برام خیلی خیلی جالب بود که بدون اینکه مدیتیشن رو بزارم کاملا صدای شمارو توی ذهنم داشتم و هم تصویرسازی رو انجام می‌دادم و کامل تونستم مدیتیشن رو انجام بدم
    اصلا بعدش خیلی حس خوب وعالی داشتم 😍😍😍

58. 

    امتیاز 5 از 5

    زهرا – 1400/08/11

    سلام مدیتیشن ها واقعا عالی هستن هم مدیتیشن شب ومدیتیشن صبحگاهی من خیلی نتیجه گرفتم حس خیلی خوبی هست وقتی گوش میدم آرامش عجیبی میگیرم که سریع خوابم میره ممنون از خانم کریمی بزرگوار موفق باشید

59. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/08/12

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر من امروز مدیتیشن صبحگاهی رو انجام دادم بعد از خالی کردن تنش ها به صورت چندتا بادکنک رنگارنگ رها توی آسمون بودم و اینطرف و اونطرف میرفتم وارد آسانسور شدم با لبخند، به گل مریم گفتم به نظرت امروز اسانسورمون رو چه شکلی کنیم، ((دقیقا انگار خودمون تصمیم میگیریم چه شکلی باشه)) و در کسری از ثانیه شکل های مختلفی که تا حالا توی آسانسور رو داشتم جلوی چشمم اومدن، گل مریم یک دسته گل نرگس قشنگ بهم داد گفت بیا امروز با همین گل میریم منم کلی ذوق کردم عطر نرگس پیچیده بود توی آسانسور به گل مریم با ذوق گفتم خدارو شکر میکنم دیروز پراز اتفاقات خوب بود برام بعد شروع کردم به گفتن اینکه من ارزشمندم من سلامتم من خوشبختم من ثروتمندم اینهارو که داشتم میگفتم یهو خودمو توی یک مسیر نورانی دیدم که داشتم با بالاترین سرعت میرفتم و تمام این چیزهارو داشتم جذب خودم میکردم، ارزشمندی، خوشبختی، ثروت
    انگار بازی بچه ها هست با سرعت میرن سکه جمع میکنن منم با سرعت میرفتم اینارو جمع میکردم 😅
    بعد رسیدم به دشت پر از گلهای رنگارنگ بود و دیدم رودخونه بالا اومده و داره تمام دشت رو سیراب میکنه پاهام خیس شد و خنکی آب رو احساس کردم توی آن دشت خیس شروع کردم به دویدن و جیغ زدن وخندیدن، بعد روی یک تکه سنگ نشستم و تلقین هارو تکرار کردم و با یک حس وحال خوب سوار آسانسور شدم و برگشتم 🥰🥰

60. 

    امتیاز 5 از 5

    مریم (مالک تایید شده) – 1400/08/13

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر
    من امروز مدیتیشن رو که انجام دادم خیلی باحال بود تمام مدت مدیتیشن من خنده رو لبام بود 😅
    مدیتیشن رو شروع کردم همه استرس هارو خارج کردم دلم میخواست زودتر وارد آسانسور بشم، وقتی وارد شدم خیلی خوشحال متصدی رو بغل کردم و از اتفاقات خوبی که دیروز داشتم بهش گفتم آنقدر خوشحال بودم که توی آسانسور شروع به رقصیدن کردم و حرف میزدم با متصدی، به دشت که رسیدم همونطور پرهیجان و شلوغ دویدم وسط دشت، (من همیشه دلم میخواسته رقص پای ترک های تبریز رو یاد بگیرم) و دقیقا وسط دشت با گل مریم و من کودک شروع کردیم به رقص پای ترکی خیلی شاد و خندان بودیم یهو بارون گرفت روی سرمون ولی ما همینطور میرقصیدیم و میخندیدیم، دیگه تلقین ها که شروع شد من رفتم روی یه تکه سنگ نشستم و تکرار کردم ولی کودکم با ضمیرناخوداگاهم همچنان در حال رقص بودن بعد از تلقین ها با حس و حال خوب سوار آسانسور شدم و برگشتم تا روز خوبی رو شروع کنم😍😍

61. 

    امتیاز 5 از 5

    سونیا شیرازی – 1400/08/13

    امروز با انجام مدیتشن صبحگاهی،وقتی خودم رو در بالن دیدم پر از آرامش ،نشاط ،شادابی بودم خوشحال سبک ورها،به طرف اسانسور رفتم رنگین کمان یه لباس بنفش خیلی زیبایی به تن داشت داخل اسانسور نورهای بنفش بود وارد شدم دستامو گرفت سکوت کردیم چشمامونو بستیم وارد دشت شدیم امروز دشت گل یه دست گلهای بنفش خیلی زیبا وبی نظیر بودن بوی خیلی خوبی در دشت به مشام میرسید روی یکی از تپه های پر گل دراز کشیدیم وبه اسمان نگاه میکردیم با شما جملات رو تکرار میکردیم تا جایی که گفتم من رها میشوم به طرف اسمان رهاشدیم دست در دست هم میچرخیدیم وادامه جملات رو تکرار میکردیم .دشت از اون بالا مثل تابلو نقاشی بود که رنگ بنفش کمرنگ وپرنگ رنگ امیزی شده بود بسیار زیبا وپرانرژی ،دوباره به طرف اسانسور اومدیم وباهمان سکوت به طبقه اول رسیدیم .با یه ارامش عالی چشمام رو باز کردم.میدانم که امروز پرازاتفاقات غیر منتظره عالی خواهدبود.ممنونم ازاستاد عزیزم بابت این همه حال خوب.🌹🌹🌹

62. 

    امتیاز 5 از 5

    سونیا شیرازی – 1400/08/16

    درمدیتشن صبحگاهی وقتی خودمو دربالن دیدم کودکیه ۸ ساله خودم هم امروز کنارم بودامروز هردوتامون آروم وپراز عشق وشادی بودیم بالن ماقرمز رنگ با گلهای سفید کوچولو،هردوتامون برای خدا دست تکون میدادیم ،به طرف اسانسور اومدیم امروز اسانسور پراز گلهای رز قرمز وسفید بود رنگین کمان در روباز کرد به من لبخندی زد یه دسته خشکل از رزهای سفید رو بهم داد،وارد دشت شدیم یه طاووس خشکلی که بالهای رنگ رنگی زیباش رو باز کرده بود دیدیم رنگین کمان دستمو گرفت و به طرف طاووس رفتیم پشت سر طاووس هر دوتامون نشستیم وهمراه شما جملات رو تکرار میکردیم یه لحظه دوباره کودکی ۸ ساله خودمو دیدم که توبغلم نشست ودست دور گردنم انداخت منو میبوسید میگفت میخام همینجا بمونم اونم بامن شروع به گفتن جملات کرد .هر جا که شما اسم ناخودآگاه میاوردید رنگین کمان دستم رو محکم میگرفت وفشار میداد بهش میگفتم ممنون که کنارمی وهوای منو داری.وقتی به جمله رها شدن رسیدیم هر سه تایی باهم رها شدیم دراسمان دور هم میچرخیدیم.دوباره وارد اسانسور شدیم تمام گلهای زیبا رو پرپر کردیم وبه روی هم میریختیم یه حس شادی سه نفره رو امروز باخودم رنگین کمان وکودکیم تجربه کردیم .

63. 

    امتیاز 5 از 5

    مریم (مالک تایید شده) – 1400/08/17

    سلام خانم کریمی عزیز صبحتون بخیر حالتون عاالی انشاالله
    مدتیشین امروزم عاالی بود صبح با یه کم تنش بیدار شدم اما همه رو از کف دست و بدنم خارج کردم بعد آروم و رها توی آسمون چرخیدم و به طرف آسانسور رفتم وارد شدم دیدم دیوارهای آسانسور با پرده هایی پوشیده شده گفتم گل مریم اینا چیه گفت چیزایی هست که تو دوست داری پرده اول رو زد کنار یک دشت پر از گل نرگس رو دیدم کلی جیغ کشیدم و ذوق کردم گفت بریم بعدی پرده دوم رو کشید یهو تصویر خودم رو دیدم که توی گروه کاریم زده شده و زیرش نوشته تبریک رنک راهبری خانم زارعی این ماه باز شد جیغ کشیدم گل مریمو بغل کردم گفتم من این ماه خیلی تلاش کردم برای این رنک خدایا شکرت،، گل مریم گفت بریم پرده بعد اونو زد کنار وسط یه جشن بودم جشن موفقیت های کاریم بود داشتم برای یه عالمه آدم حرف میزدم چقدر حس خوبی داشتم،، و پرده چهارم رو که زد کنار خانوادم رو دیدم که بعد از مدتها همه درکنار هم هستند میگن و می‌خندن باورم نمیشد این آرزوی همیشگی من بود کلی خوشحال شدم به گل مریم گفتم من لایق همه این چیزا هستم من بهترینم من لایق بهترین اتفاقاتم، به دشت که رسیدم دویدم وسط دشت چندتا نفس عمیق کشیدم گفتم گل مریم کاش میتونستم تمام خانوادم رو یک روز بیارم اینجا حال همشون خوب بشه، رفتم طرف چشمه دیدم از بالای چشمه آب پر از گلبرگ های رنگیه و چندتا سیب هم توی آب دارن میرن یکی از سیب هارو برداشتم گاز زدم شیرینیش رو حس کردم چندتا بچه رو دیدم کنار آب دارن بازی میکنن کودک خودمم بود به گل مریم گفتم چطور بچه ها تونستن بیان تو این دشت و گل مریم گفت چون بچه ها معصومن پر از احساسات پاک هروقت بخوان میتونن بیان اینجا، تلقین ها رو شروع کردم به گفتن یهو دیدم از آسمون هم داره گلبرگ میریزه همینطور که توی تلقین ها گفتم من رها هستم خودم یک گلبرگ دیدم داخل بقیه گلبرگها که همراه نسیم آرومی دارم به اینطرف و اونطرف میرم حس سبکی و آرامش بود تلقین ها که تمام شد توی آسانسور به گل مریم گفتم من دارم میرم که امروز اتفاقات عاالی رقم بزنم میرم تا به تمام آن خواسته هام برسم و با یک حس وحال عااالی از آسانسور خارج شدم تا بهترین روز رو برای خودم بسازم 🥰🥰

64. 

    امتیاز 5 از 5

    M. Z (مالک تایید شده) – 1400/08/18

    سلام خانم کریمی عزیز روزتون بخیر من امروز صبح زود باید میرفتم بیرون 10 دقیقه ای بیشتر تایم نداشتم ووقت نداشتم فایل مدیتیشن رو بزارم باز اومد خودم دراز کشیدم چشمامو بستم و توی ذهنم با صدای شما همراه شدم و مدیتیشن رو شروع کردم تنشهارو کامل از کف دستم وبدنم خارج کردم و رها وآزاد توی آسمون شدم، سوار آسانسور که شدم باز دیدم متصدی کل آسانسور رو برام پر از گلهای رنگی کرده کلی حس وحال خوب گرفتم عطر گلهارو کامل حس کردم توی مسیر کلی با متصدی صحبت کردم و با هم کلی روزهای قشنگ آینده رو ترسیم کردیم به دشت که رسیدم خیلی حالم عاالی بود دلم کشید برم زیر آبشار رفتم آنجا زیر آب جالب بود که آب گرم بود ومثل قبل خنک و سرد نبود خیلی راحت زیر آبشار ایستاده بودم و آب روی سرم می‌ریخت آنقدر آبش گرم وخوب بود که زیر آبشار خوابم گرفته بود، کودکم هم آنجا توی آب بود اومد سمتم بغلش کردم و توی بغل خودم فشردمش و شروع کردم تکرار تلقین ها، همه رو گفتم و با یک حال خوب وعالی آسانسور رو سوار شدم و برگشتم تا یک روز عالی رو رقم بزنم🥰🥰

65. 

    امتیاز 5 از 5

    رها (مالک تایید شده) – 1400/08/19

    سلام استاد عزیزم خانم کریمی با گذراندن دوره هایی که شما برایمان گذاشتید وانجام. مدیتیشن پاکسازی، آقام خدارو هزاران مرتبه شکر درصد بیشتر سلامتی اش رابه دست آورده.اتفاقات عالی توزندگیم آن داره رخ می دهد خدارو هزاران مرتبه شکرت. بابت همه چیز وبابت حضورشما توی زندگیم که خداشماراو گروه ودوره های آراستگی ذهنوگروه شکرگذاری را سرراهم قرارداد. 💐💐

66. 

    امتیاز 5 از 5

    رها (مالک تایید شده) – 1400/08/19

    سلام استاد عزیزم وقت تون به خیر، من پاکسازی شبانه را که هر شب انجام می‌دادم همون اولها خواب میرفتم. خدا رو هزاران مرتبه شکر به مرور به لطف خدای مهربون که شما را وسیله قرارداده داره حالم وحال زندگیم، بهتر میشه. خدارو هزاران مرتبه شکرت بابت وجود و حضور شما و گروه آراستگی ذهنی و شکر گذاری توی زندگیم.
    درضمن الان دو روز هست دارم پاکسازی صبح گاهی راهم انجام میدم. امیدوام به این بود که توی این پاکسازی دیگه تا آخر بیدار بمونم، ولی توی پاکسازی هم همو ن اوایل خواب رفتم. ولی این راحس کردم که به لطف خدای مهربونم،باانجام این تمرین وقتی دوباره ازخواب بیدارمیشوم. حالم بهتر ازقبل هست وسرحال ترم وآرامشم بیشترهست.
    جرأت نمیکنم بعد ازخواب دوم انجام بدهم میترسم دوباره خواب بیفتم دیگه به کارهای مدرسه نرسم.
    ولی خداروشکر صداتون آرامش عجیبی داره.
    خیلی دوستتون دارم.

67. 

    امتیاز 5 از 5

    ملیحه زارعی (مالک تایید شده) – 1400/08/20

    سلام عزيزم روزتون بخیر من امروز مدیتیشن صبحگاهی رو که انجام‌ میدادم عجیب یک سری از تنش‌ها حاضر نبودن از بدنم خارج بشن خیلی محکم گفتم باید برید حاضر نیستم شمارو با خودم توی آسانسور ببرم، تنش هارو خارج کردم و بالاخره رها شدم توی آسمون به طرف آسانسور رفتم گل مریم منتظرم بود بغلش کردم آسانسور حرکت کرد دیدم یک عالمه بادکنک آورده گفت بیا اینارو باد کنیم همش بادکنک های گرد کوچیک بودن شروع کردیم باد کردن همونجور هم داشتم براش از کارهای امروزم که عالی انجام میشن میگفتن تمام آسانسور پر از بادکنک های رنگی بود به دشت رسیدیم در آسانسور که باز کل دشت شد پر از بادکنک هایی رنگی که بادکرده بودیم خیلی قشنگ بود همه جا خود کودکمو دیدم که دنبال بادکنک ها توی دشت میدوید خودمم رفتم و باهاش شروع کردم دویدن وسط بادکنک ها دنبال یک بادکنک قرمز بودیم می‌دیدویدیم و میخندیدیم خیلی شاد و خوشحال بودیم تلقین ها که شروع همونطور که بازی میکردیم منم با صدای بلند تلقین هارو تکرار میکردم حس وحالم عالی بود وقتی تلقین ها تمام شد کودکم رو بین بادکنک ها رها کردم و به طرف آسانسور برگشتم و اومدم تا یک روز عالی رو برای خودم رقم بزنم🥰🥰

68. 

    امتیاز 5 از 5

    مریم (مالک تایید شده) – 1400/08/22

    سلام عزيزم صبحتون بخیر، مدیتیشن امروز خیلی عالی بود اولش نمیتونستم تمرکز کنم ذهنم همش میرفت اینور و اونور اما توی بالن دیگه حواسمو جمع کردم تنش هارو خارج کردم از کف دستم و از بدنم بعد خارج شدن همشون مثل یک بادکنک فشفشه ای دنباله دار به سمت آسمون رفتم و جالب بود با همون حال بادکنکی از سقف وارد آسانسور شدم و آنجا خودم شدم متصدی رو بغل کردم آسانسور پر از نور صورتی بود توی مسیر کلی با متصدی صحبت کردم و رویابافی کردم،. به دشت رسیدم باد خنکی میومد روی دشت شروع به پرواز کردم و رفتم آن انتهای دشت که دریا بود لباسمو درآوردم و وارد دریا شدم اول سربالا روی سطح آب خوابیدم نور خورشید از آن بالا به صورتم می‌تابید و من رها روی آب بودم گرما و آرامش دلنشینی داشت، برگشتم توی آب و شروع به شنا کردم دریا خیلی آروم بود کف دریا رفتم چقدر آن زیر رنگارنگ و قشنگ بود پر از ماهی های رنگی صدف و مرجان‌های رنگی خیلی حس آرامش و قشنگی داشت تلقین ها شروع شده بود و من همونجور در حال شنا تکرارشون میکردم تلقین ها تمام شد دلم نمیخواست از آن همه قشنگی جداشم، اومد بیرون لباس هامو پوشیدم و به طرف آسانسور رفتم، عجیب آن دریا حالمو خوب کرده بود و توی آسانسور پر از آرامش بودم و حتی بعد از تمام شدن مدیتیشن این آرامش همچنان همراهم اومده بود

69. 

    امتیاز 5 از 5

    زهرا (مالک تایید شده) – 1400/10/01

    سلام و درود ، من از خدای خودم ممنونم که عزیز بزرگواری همچون خانم کریمی استاد بزرگوار را سر راه من قرار داد تا به آگاهی و خودشناسی محض برسم، من از مدیتیشن صبحگاهی استفاده کردم بسیار عالی و حساب شده و علمی طراحی شده بود، اینکه فرصتی ایجاد می‌کند که با ذهن ناخودآگاه دوست شویم و اینکه به عالی ترین شکل به عمق ذهن وارد می شویم و با صحنه های جذاب و آرامش بخش روبه رو می شویم و آرامشی درونی میگیریم بسیار عالی و شگفت انگیز هست، ممنون از وقت که صرف شد و این مدیتیشن را به عالی ترین شکل طراحی کردین خدایا شکرت
    تندرست و مانا باشند.

70. 

    زهرا حسینی (مالک تایید شده) – 1401/01/08

    سلام مدیتیشن پاکسازی ذهن عالی هست واقعا دهد از خاطرات تلخ گذشته پاک میکنه همه چیز دقیق و حساب شده هست من لذت بردم وکلی بازخورد دارم یکی از این بازخوردها آرامشی هست که بهش دست پیدا کردم و دوم ذهنم خیلی باز شده خیلی از اتفاقات میتونم تو خواب ببینم ارتباطم با ضمیر ناخود آگاهم عالی شده در ضمن خیلی از لحاظ ذهنی پذیرشم رفته بالا و خیلی راحت با مسائل کنار میام و حلشون میکنم
    پیشنهاد میکنم شما هم استفاده کنید عالی هست تجربه با ارزشی هست .شاد باشید